شمیم وصل

گروه اینترنتی شمیم وصل

شمیم وصل

گروه اینترنتی شمیم وصل

چه تلخ است روابط این روزهای ما آدما ، که چیزی نیست جز حسابگری


مجلس عروسی یکی از بزرگان بود و ملا نصرالدین را نیز دعوت کرده بودند . وقتی می خواست وارد شود ، در مقابل او دو درب وجود داشت با اعلانی بدین مضنون: از این درب عروس و داماد وارد می شوند و از درب دیگر دعوت شدگان.ملا از درب دعوت شدگان وارد شد. در آنجا هم دو درب وجود داشت با اعلانی دیگر : از این درب دعوت شدگانی وارد می شوند که هدیه آورده اند و از درب دیگر دعوت شدگانی که هدیه نیاورده اند. ملا طبعا از درب دو می وارد شد. ناگهان خود را در کوچه دید،همان جایی که وارد شده بود.

این داستان حکایت زندگی ماست.کسانی را به زندگی مان دعوت می کنیم(رابطه هایی را آغاز می کنیم) اما وقتی متوجه می شویم از آنها چیزی عایدمان نمی شود ، رابطه را قطع و افراد را به حال خودشان رها می کنیم. روابط عاطفی ما چیزی بیشتر از الگوی حاکم بر مناسبات تجاری و اقتصادی نیست.

عشق بر مبنای ترس و ضعف محاسبه گر است. اگر محبتی می کنیم توقع جبران داریم دوست داشتن های ما قید و شرط و تبصره دارد.حساب و کتاب دارد . اگر کسی را دوست داریم به خاطر این است که لیوان نیازمان پر شود .اگر رابطه ای سود آور نباشد آن را ادامه نمی دهیم.

نظرات 17 + ارسال نظر
سید حسن مجیدی سه‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 08:21 ق.ظ

واقعا درسته اما حکایت زندگی بعضی از ما مخصوصا خودم مث یخ فروشیه که ازش می پرسن فروختی اون میگه نه ولی تموم شد

وحید سه‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 08:22 ق.ظ

واقعا حقیقتی است که این سال ها همه ما را گرفتار خود کرده است اما چه سود که ..........

رها سه‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:40 ق.ظ

کاملا با این داستان موافقم به نظر من هم آدما اینروزها بدجور حسابگر شدن البته فقط در زمینه رابطه با دیگران ُ بقول معروف اینروزها زیاد که باشی زیادی میشی چاره فقط کم کردن رابطه ست !!!!

bani سه‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 01:26 ب.ظ

سلام خسته نباشید واقعا همینطوره لااقل من که یه ذره کوچک از این دنیا هستم خیلی از آدمای دو رو بر و اطرافم رو میبینم که اینطورین بخاطر همین هم هست که همه با این همه خوشحالیهای کاذبی که دورو بر خودشون به وجود میارن بازم افسرده و ناراحتن انگار همیشه یه چیزی تو زندگیشون کم دارن و ضمیر ناخود آگاهشون میگه محبت، انسانیت روراستی نمیشنون، خودشونم نمیدونن که باعث دلتنگیاشون خودشونن.

nasim سه‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 04:01 ب.ظ

vaghean, khyli por maana va az tarafi narahat konande bod,hagheghat hamishe talkhee.
. i

[ بدون نام ] سه‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 05:20 ب.ظ

سلام
راست میگین واقعا همه بخاطر پول بامادر ارتباطند
واقعا متاسفم برای این دنیای دو روزه

سعدون سه‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 05:29 ب.ظ

عالی بود

par shekaste سه‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:16 ب.ظ

من واقعا با نظر شما موافقم

reza چهارشنبه 5 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:16 ق.ظ

حقیقت تلخی که همه گرفتار آنیم و نمی دانم چه گویم

رضایی چهارشنبه 5 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 08:40 ق.ظ

واقعا عین حقیقته!!!!

mohamad چهارشنبه 5 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 05:00 ب.ظ http://mohamadevan.blogfa.com

بسیار زیبابود ما باید ازاین مضوعات درس بگیریم
موفق باشید

محمد پنج‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:33 ب.ظ

سلام. واقعا زدید به خال، احسنت.

anahita shojaei پنج‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 08:38 ب.ظ

kheili kheili dorosteeeeeeeeeeeeeeeeee!!!

Baluch جمعه 7 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:31 ق.ظ

You are right.

زینب رضائی دوشنبه 10 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 02:13 ب.ظ

سلام.این خیلی خوبه که واقعیت های جامعه رو به این شکل بیان میکنید.من که کاملا موافقم.با تشکر.

حمیدرضا چهارشنبه 12 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:12 ق.ظ

سلام من با نظرشما وهمه دوستان موافقم .دو طرف در شروع اقدام به دیگری اعتماد ندارند وشروع محبت را به دیگری واگذار میکنند من سالها اقدام کردم همه محبتها یک طرفه بود آخرش هم به تنهایی ختم شد.

firouzeh پنج‌شنبه 13 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 02:11 ب.ظ

حقیقتی است دردناک واقعا چرا ما آدما نمیتونیم باهم ارتباط دوستانه داشته باشیم هرکس بامش بیش تر باشد مورد احترام دوستان آشنایان قرار می گیرد مگر ما همان مای شکل گرفته از برقراری رابطه نیستیم پس چرا طاعون گرفتیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد