قاب هایی که نمی بینیم
قاب اول: در میزنه و می گه میشه
بیام تو؟ میگم بفرمایید (مراجعه کننده کوچولو نداشتم تا بحال )
می شینه غمگینه و نگاه چرخانش و حرکات مداومش اضطراب و سردرگمی شو نشون
میده شالشو با وسواس خاصی روی سرش گذاشته و موهاشو به شیوه
امروزی ها بیرون ریخته می گم ما در خدمتیم خانوم کوچولو می
گه یعنی این قدر کوچولوئم؟ نه شوخی کردم
حالا چند سالته؟ کلاس چهارمم
پس خانومی و کوچولو هم نیستی
می خنده . حس می کنم کلی حرف داره برای گفتن اما
نمیدونه باید چیکار کنه . چه خبر؟
هیچی (آه می کشه) - عجب آه
سوزناکی دلم آتیش گرفت (می خنده)
به نظر شما من چه جور
دختری هستم؟ - اوممم بذار فکر کنم یه دختر خیلی احساساتی -از کجا فهمیدین؟
-از صورتت از نگاهت از حرف زدنت -دیگه چی؟بازم بهم بگین -یه دختر خیلی حساس که دوست داره خوشگل باشه همه بهش نگاه کنند و
دوستش داشته باشند (هنری نکردم تو بیان این جملات اما با
هیجان میگه دقیق ) -خب بقیه شو خودت بگو (سرشو میندازه
پایین):این بده که آدم کسی رو دوست داشته باشه؟ -اصل خیلی
هم خوبه این که بتونی کسی رو دوست داشته باشی یعنی هنرمندی -واقعا؟ حتی اگه پسر باشه؟ (خشکم می زنه
قدو قواره شو نگاه می کنم هنوز خیلی بچه است اما نگاهش حرکات صورتش و چرخش بدنش به وقت حرف زدن اون قدر جلوه گرانه است که دلم براش می سوزه )
-میشه ماجرارو برام بگی؟ (شروع می کنه
از عشقش به یه آقا پسر از این که نمیتونه بدون اون زندگی کنه از این که حالش
اصلا خوب نیست وقت حرف زدن اشکاش می ریزه خدای من این بچه
فقط ده سالشه باید سرشار از دنیایی کودکانه باشه این همه
بحران برای یه بچه یه بغض ناخواسته اومده سراغم دیگه نمیتونم
بهش بخندم،دلم میخواد برای دنیای کودکانه ای که نداره گریه کنم بهش میگم حالا چی تو گوشته؟ هدفونو در میاره و میگه یه آهنگ که
خیلی دوستش دارم میگم میتونم گوش کنم؟ میذاره دم گوشم یه
موسیقی عاشقانه ی خیلی غم انگیز این بچه هیچ چیزش شبیه بچه
ها نیست)
قاب دوم:
همه شون با هم
میان تو اتاق قدو نیم قد میگم چه خبر شده دخترا؟ میگن سوال داریم یاد دخترک روز قبل می افتم بفرمایید هی به
هم نگاه می کنند و می خندند درگوشی حرف میزنند و باز ریز ریز می خندند -خب خنده ها که تموم شد بگین منتظرم -ببخشید میشه از پسرا برامون
بگین (آمادگی این سوالو نداشتم)مثلا چی بگم؟ -مثلا از
رابطه ما با اون (سعی می کنم بحثو عوض کنم) خب اسماتونو بگین
چند سالتونه؟ چیکارا میکنین؟ (یکی یکی میگن ماکزیمم سنشون
اول راهنماییه غالبشون چهارم دبستانند)
-بگین دیگه از پسرا برامون بگین اشکالی
داره باهاشون دوست باشیم اشکالی داره باهاشون بیرون بریم
اشکالی داره عاشقشون بشیم؟ (حال خوبی ندارم اون قدر
زیرکند که کوچکترین عکس العملمو ثبت و ضبط می کنند) -اول باید
به سوالای من جواب بدین تا من به سوالاتتون جواب بدم (شروع
می کنم از خواستن هاشون داشته هاشون نداشته هاشون کمبودهاشون علاقه هاشون و ) -ببخشید خانوم پسرا خیلی بی تربیتند (شروع میکنه به بیان اونچه که
نباید بگه) -خب اگه بی تربیتند پس تکلیفشون روشنه دیگه چرا می
خواین باهاشون دوست بشین؟ -آخه مارو خوب درک می کنند (بهشون چندتا برگه میدم وچندتا سوال برین اینارو جواب بدین و
بیارین می خوام بحثو از جای دیگه ای براشون شروع کنم میگم
برین خوب فکر کنین و جوابارو برام بیارین ،هنوزیک ساعت نشده با جوابا برمی گردند
)
قاب سوم:
دارم گزارش یه
برنامه رو می نویسم که چندنفری وارد میشن فرصتم خیلی کمه
باید گزارشو تحویل بدم بهشون میگم برین سرکلاستون بعد میگن ما کلاس نداریم بیکاریم
میگم اما من کار دارم باشه برای بعد میگن فقط یه سوال میشه
بگین عاقبت ارتباط با پسرا چیه؟ میگم نظر خودتون چیه؟
یکیشون میگه بدبختی و بیچارگی(این یکی کلاس سوم دبستانه )
میگم چرا بدبختی؟ یکی دیگه میگه آخه اونا با احساسات ما بازی می کنند
براشون پنج دقیقه حرف می زنم بهشون وعده میدم براشون جلسات
بحث آزاد بذارم تا با هم حرف بزنیم میرن
قاب
چهارم:
تو جمع برنامه
سازان گروه کودکم بی تعارف بهشون میگم برین مخاطب شناسیتونو تقویت
کنین،
شمارو به خدایی که می پرستید برای بچه های امروز برنامه ای نسازید که بهشون یاد بده چطوری مسواک بزنند برین به داد این نسلی برسین که اون قدر رها شده که بلوغ های زود رس داره از پا درش میاره
روزی، در مجلس ختمی، مرد متین و موقری که در کنارم نشسته بود و قطره اشکی هم در چشم داشت، آهسته به من گفت: آیا آن مرحوم را از نزدیک می شناختید؟ گفتم: خیر قربان! خویشِ دور بنده بوده و به اصرار خانواده آمده ام، تا متقابلا، در روز ختم من، خویشان خویش، به اصرار خانواده بیایند.
حرفم را نشنید، چرا که
می خواست حرفش را بزند. پس گفت: بله... خدا رحمتش کند! چه خوب آمد و چه خوب رفت.
آزارش به یک مورچه هم نرسید. زخمی هم به هیچکس نزد. حرف تندی هم به هیچکس نگفت.
اسباب رنجش خاطر هیچکس را فراهم نیاورد. هیچکس از او هیچ گله و شکایتی نداشت. دوست
و دشمن از او راضی بودند و به او احترام می گذاشتند... حقیقتا چه خوب آمد و چه خوب
رفت.
گفتم: این، به راستی که بیشرمانه زیستن است
و بیشرمانه مردن. با این صفات خالی از
صفت، که جنابعالی برای ایشان بر شمردید، نمی آمد و نمی رفت خیلی آسوده تر بود، چرا
که هفتاد سال به ناحق و به حرام، نان کسانی را خورد که به خاطر حقیقت می جنگند و
زخم می زنند و می سوزانند و می سوزند و می رنجانند و رنج می کشند. و این بیچاره ها
که با دشمن، دشمنی می کنند و با دوست دوستی، دائما گرسنه هستند و تشنه، چرا که آب و
نان شان را همین کسانی خورده اند و می خورند که زندگی را بیشرمانه مردن، تعریف می
کنند.
آخر آدمی که در طول
هفتاد سال عمر، آزارش به یک مدیر کلّ دزد منحرف، به آدم بدکار هرزه، به یک چاقو کش
باج بگیر محله هم نرسیده، چه جور جانوری است؟ آدمی که در طول هفتاد سال، توی گوش یک
خبرچین خودفروش وطن فروش نزده است، با چنگ و دندان به جنگ یک رباخوار کلاه بردار
نرفته، پسِ گردن یک گران فروش متقلب نزده و تفی بزرگ به صورت یک خودباخته ی وابسته
به اجنبی نینداخته، با کدام تعریفِ آدمیت و انسانیت تطبیق می کند و به چه درد این
دنیا می خورد؟
آقای محترم؛ ما نیامده ایم که بود و نبودمان هیچ تاثیری بر جامعه
بر تاریخ، بر زندگی و بر آینده نداشته باشد. ما آمده ایم که با دشمنان دشمنی کنیم و
برنجانیم شان و همپای آدمهای عاشق، به خاطر اصالت و صداقت عشق ، بجنگیم. ما آمده
ایم که با حضورمان، جهان را دگرگون کنیم، نیامده ایم تا پس از مرگمان بگویند: از
کرم خاکی هم بی آزارتر بود و از گاو مظلومتر، ما باید وجودمان و نفس کشیدنمان، راه
رفتنمان، نگاه کردنمان و لبخند زدنمان هم مانند تیغ به چشم و گلوی بدکاران و
ستمگران برود.
ما نیامده ایم فقط به
خاطر آنکه همچون گوسفندی زندگی کرده باشیم که پس از مرگمان، گرگ و چوپان و سگ گله،
هر سه ستایشمان کنند. گمان می کنم که آن آقا خیلی وقت بود که از کنارم رفته بود، و
شاید من هم، فقط در دل خویش سخن می گفتم تا مبادا یکی از خویشاوندان خوب را چنان
برنجانم که در مجلس ختمم حضور به هم نرساند .
نادر ابراهیمی
آنهایی که همسر زیبا می خواهند حتما بخوانند!
روانشناسان با تحقیق روی روابط زوجهای جوان به این نتیجه رسیدهاند مردانی که چهرهای زیباتر از همسرشان دارند بیشتر احتمال دارد طی زندگی احساس نارضایتی کنند و نسبت به زندگی زناشوییشان چندان احساس خوبی نداشته باشند و حتی در مواردی احساس منفی هم داشتهباشند. راستش وقتی ما هم با این عبارت مواجه شدیم، کمی تردید کردیم و گمان بردیم که احتمالا نتیجه این تحقیق تنها ناشی از باورهای عامیانه است، اما با کمی جستوجو به این نتیجه رسیدیم که موضوع علمی است تا حدی که مقالههایی با این مضمون در مجلات علمی معتبر به چاپ رسیدهاست. ما هم سراغ همین مقالات رفتیم و با استفاده از آنها این مطلب را برای شما تدوین کردیم. در واقع در همه آنها دانشمندان متفقالقول بودند که در یک ازدواج موفق یا باید زن زیباتر باشد یا مرد و زن از نظر زیبایی در یک حد باشند اما بیگمان دلایل آنها خواندنی است.
تاریخ
شهادت میدهد
در زوجهایی که خانم زیباتر است، معمولا هر دو طرف از زندگیشان خرسندتر
هستند. این نتیجه پژوهشی است که در ژورنال روانشناسی خانواده انگلستان در امسال
منتشر شده و در آن آمده است که طی تاریخ و فرایند تکاملی بشر نیز خانمها هنگام
انتخاب همسر کمتر به ظاهر او توجه میکردند و در عوض قدرت باروری همسرشان برایشان
در اولویت بود اما مردها اینگونه نبودند آنها بهدنبال همسری میگشتند که بتوانند
در او جوانی، سلامت و زیبایی را بیابند تا فرزندانشان سالمتر و زیباتر شوند. البته
یکبار دیگر در سال ۱۹۷۹ روانشناسی به نام دکتر هوک نیز ضمن تحقیقاتش متوجه شد در ازدواجهایی
که خانم زیباتر از مرد است احتمال شکست کمتر است البته این به این معنا نیست که اگر
مرد خوشتیپ و زیباتر از زن باشد حتما رابطه ناموفق خواهد بود اما در سالهای اخیر
بار دیگر دانشمندان این تحقیقات را تکرار کردهاند.
زیبایی سلیقهای هم ، استاندارد دارد
شاید در مرحله اول بگویید زیبا دیدن تنها یک امر سلیقهای است و هر فردی بنا به سلیقه خودش یک نفر را زیبا میبیند یا زشت اما به هر صورت نمیتوان منکر وجود برخی از استانداردهای رایج شد، استاندارهایی که در همه دنیا بهعنوان معیارهای زیبایی تعریف میشوند مثل چشمان درشت، صورت معصوم و بچگانه، صورت متناسب که همه اجزا در هماهنگی با هم باشند
ازدواج با
زنان بسیار زیبا یعنی
گروهی از دانشمندان در دانشگاه لیورپول ۱۰۰عکس از زنان را بررسی کردهاند؛ بعضی از این زوجها تنها چند ماه با هم زندگی کرده بودند و بعضی دیگر چند سال. محققان ویژگیهای ظاهری هرکدام از این زنها و مردها را به ترتیب فهرست کردند تا بتوانند بهتر آنها را با هم مقایسه کنند. نتیجه به دست آمده از تحقیقات در ژورنال علمی روانشناسی اجتماعی و شخصیتی منتشر شد که در آن آمدهاست اگر مرد خیلی خوشتیپ باشد عاملی برای ناپایداری ازدواج نیست ولی اگر زن خیلی زیبا باشد تا حدی که زیبایی او بیش از اندازه به چشم آید، احتمالا ازدواج با دوامی نخواهد داشت. زنهای خیلی زیبا گاهی این جسارت را دارند که به راحتی ازدواجها را ترک کنند.
ازدواج
موفق یعنی همسانگزینی
گروهی از دانشمندان انگلیسی تحقیقات خود را روی انتخاب زوج توسط افراد مختلف متمرکز کردهاند، سؤال اصلی آنها در این تحقیق این بودهاست که آیا افراد هنگام انتخاب زوج بیشتر بهدنبال کسانی هستند که شبیه خودشان باشند؟ آنها در ضمن تحقیق به جواب مثبت رسیدند و اعلام کردند افراد تمایل دارند با شخصی مانند خودشان ازدواج کنند و حتی با این نتیجه، ازدواجهای آنجلینا جولی را توضیح میدهند، آنها میگویند به همین دلیل است که ازدواج او با جانی لیمیلر و بیلی باب تورنتون بسیار کوتاه و کمتر ۲ سال بوده است ولی در عوض ازدواج او با براد پیت یعنی یکی از معروفترین چهرههای حال حاضر دنیا بیشتر از ۶ سال است که دوام پیدا کرده است.
واقعا
زیبایی چقدر مهم است؟
این تحقیقات نشان میدهد
که انسان های با ظاهر بسیار زیبا به سمت هم جذب میشوند و وقتی با هم ازدواج
میکنند، زندگی خانوادگیشان بسیار عالی خواهد شد اما از آنجا که این تحقیقات بیشتر
روی زوجهای جوان انجام شده است میتواند نشاندهنده این باشد که زیبایی مطلق در
مراحل اولیه رابطه اهمیت دارد. اما نقش زیبایی ظاهری در دوام بیشتر ازدواج و در
سنین پیری تقریبا همچنان یک راز است. البته یک تحقیق جدید نشان میدهد ظاهر بعد از
آن جذب شدن اولیه هم همچنان دارای اهمیت است اما به طریقی متفاوت.
عمر ازدواج آنها کوتاه است
در تحقیق ذکر شده زوجهایی که مرد ظاهر بهتری نسبت به زن داشت، هر دو طرف چندان حمایتکننده نبودند. یکی از محققان این تحقیق میگوید که زنها معمولا درجه حمایتی که از طرف مرد دریافت میکنند را بهخود او منعکس میکنند. مردی که ظاهر پایینتری نسبت به زن خود دارد، چیزی بیشتر از آنچه انتظارش را داشته در اختیار دارد به همین دلیل همه تلاشش را میکند تا آن رابطه را پابرجا نگه دارد. مردهایی که ظاهر بهتری نسبت به همسران خود دارند، ممکن است تعهد کمتری داشته باشند و این ممکن است باعث کمتر بودن عمر ازدواج آنها شود.
تفاوت معیارهای خانمها و آقایان
از آنجا که خانمها دنبال مردی برای زندگی هستند، ممکن است کسی را انتخاب کنند که از نظر ظاهری پایینتر از آنها باشد و حتی تحقیقات جدید نشان میدهد که ازدواجهایی که در آن زن از نظر ظاهری بهتر از مرد است، بسیار پردوامتر و مثبتتر است. تصور محققان از دلیل آن، این است که مردها اهمیت زیادی به زیبایی میدهند و به زیبایی زن بسیار سریع واکنش نشان میدهند در حالی که خانمها بیشتر میخواهند همسری داشته باشند که به خوبی از آنها حمایت کند، قابل اطمینان باشد و توان تامین خانواده را داشتهباشد. محققان قبول دارند که مسئله زیبایی بسیار شخصی و نسبی است اما تحقیقات نشان میدهد که استانداردهای عمومی برای زیبایی وجود دارد مثل چشمان درشت، داشتن صورت متقارن و بینی کوچک و ....
روند تحقیق چگونه بود؟
این تحقیق در دانشگاه تنسی ایالاتمتحده روی گروهی از زوجهای همان کشور
انجام شده است.
انتخاب زوجها بر چه اساس بوده است؟
تیم تحقیقاتی روی ۸۲ زوج کار کردند؛ زوجهایی
که طی ۶
ماه قبل ازدواج کرده و حدود ۳ سال قبل از ازدواج با هم
آشنا شده بودند. شرکتکنندههای تحقیق بین ۲۰ تا ۲۵ سال داشتند. محققان
گفتوگوی هر زوج در مورد یک مشکل شخصی را بهمدت ۱۰ دقیقه فیلمبرداری کردند.
فیلمها بعدا از این جهت ارزیابی شد که آیا زوجها درمورد مشکلشان یکدیگر را حمایت
میکردند و پشت هم را داشتند یا نه؟ این مشکلات مسائلی از قبیل تصمیم به داشتن
تغذیه سالمتر،شروع یک کار جدید و ورزش بیشتر را شامل میشد.
رتبهبندی
زوجها
یک شوهر منفی احتمالا در چنین موقعیتی می گوید، این مشکل توست و خودت باید حلش کنی. اما یک شوهر مثبت خواهد گفت: من با توام، کاری از دستم برمیاد برات انجام بدم؟ یک گروه از محققان زیباییهای ظاهری هر زوج را بین یک تا ۱۰ کدگذاری کردند که عدد ۱۰ بهترین و کاملترین ظاهر را نشان میداد. تقریبا در یکسوم زوجها، زیبایی زنها بیشتر بوده، در یکسوم زیبایی مرد بیشتر بوده و سایر زوجها ظاهری تقریبا هم ردیف داشتند.
نتیجه
تحقیق
بهطور کلی، در مواردی که زن ظاهر بهتری نسبت به مرد داشت، زن و مرد مثبتتر رفتار میکردند.نتیجه این تحقیق بسیار منطقی بهنظر میرسد؛ چراکه باورهای عمومی نشان میدهد که مردها حساسیت زیادی به زیبایی خانمها دارند و زنها بیشتر به قد و درآمد مردها اهمیت میدهند.
لطفا نظرات خود را در این بخش درج نمائید
آلن
پیز، استاد ولادیمیر پوتین رئیس جمهور کنونی
روسیه و نویسنده یکی از ده کتاب پر فروش ارتباطات قرن با نام "چرا مردان گوش
نمیدهند و زنان نمیتوانند نقشه بخوانند"، ترجمه شده به شصت زبان با فروش بیش از
یازده میلیون نسخه و مرد شماره یک فنون مذاکرات و تحلیل حرکات بدن و نویسنده پانزده
جلد کتاب مطرح در جهان بود؛ آلن پیز، عضو انجمن بیمهگران و موسسه تحقیقات مدیریت
آمریکاست. آنتونی رابینز، نویسنده نامدار درباره او میگوید: من با شرکت در دوره
آموزشی و شنیدن و به کار بردن ایدههای فوق العاده آلن، قدرت ارتباطات خود را چندین
برابر کردم.
خلاصهای از مباحث آلن پیز در سمینار بینالمللی مدیریت فنون
ارتباطات،
مذاکرات و فروش را مرور میکنیم.
بینایی
شبکیه،
داخلیترین لایه چشم دو نوع گیرنده دارد: سلولهای استوانهای (١٣٠ میلیون) که در
نور ضعیف تحریک میشوند و سفید و سیاه را تشخیص میدهند و سلولهای مخروطی (هفت
میلیون) که به ما توانایی دیدن رنگ و جزییات ظریف اشیا را میدهند. این سلولهای
مخروطی را کروموزوم X منتقل میکند. زنان دو کروموزوم X
دارند. به این دلیل، بیش از مردان دارای سلولهای مخروطی
هستند و در نتیجه، رنگ اشیا را بسیار واضحتر دیده و توصیف میکنند.
مردان تنها قادر به توصیف رنگهای اصلی هستند: قرمز، آبی، و زرد.
زنان میتوانند رنگهای شیری، نیلی، ارغوانی، بنفش و سدری را نیز توصیف کنند.
سفیدی چشم در انسان کاملا واضح است. این بخش حرکت چشمها و تغییر جهت دید را
که هر دو برای ارتباط بین انسانها ضروری است، در انسان ممکن میسازد. سفیدی چشم
زنان بیش از مردان است، چرا که ارتباط مستقیم با افراد بخش اصلی فرایند برقراری
ارتباط در زنان است و هر چه سفیدی چشم بیشتر باشد، بیشتر میتوان سیگنالهای
گوناگون بصری را ارسال و یا دریافت کرد. به این وسیله، بهتر میتوان تغییر مسیر طرف
مقابل را دنبال کرده و تجزیه و تحلیل کرد.
زنان نسبت به مردان از حس بینایی
قویتری نیز برخوردارند؛ گویی برای مدیریت خانه، دارای یک نوع نرم افزار مغز هستند
که آنان را قادر میسازد پیرامون خود را تا دست کم ٤٥ درجه از چپ و راست و همچنین
از بالا و پایین خود ببینند. زاویه دید گسترده بسیاری از زنان حتی تا ١٨٠ درجه هم
میرسد. چشمان مردان بزرگتر از چشمان زنان است و برای دیدی تونل مانند ولی بسیار
دور برنامه ریزی شدهاند. به عبارت دیگر، او میتواند چیزهایی را که درست مقابلش
است، روشن ببیند؛ حتی در فاصلهای دور مثل دیدن با یک
ذرهبین.
کرهای که ناپدید شد
هر زنی در این جهان؛
در حالی که مرد جلوی یخچال ایستاده، چنین گفت و گویی با او داشته است:
- دیوید:
کره کجاست؟
- جین: تو یخچال
- دیوید: اینجا تو یخچال که نیست، کجا
گذاشتیاش؟
- جین: همون جاست. خوب چشماتو باز کن!
- دیوید: نه، حتما
گذاشتیش جای دیگه. میگم تو یخچال نیست.
در این مرحله از گفت و گو، جین با گامهای بلند به آشپزخانه میآید
و دستش را درون یخچال برده و مثل شعبده بازی کره را بیرون میآورد. مردان بیتجربه
اغلب این مسأله را به عنوان یک کلک معمولی قلمداد میکنند و زنان را متهم میکنند
که چیزها را در کشو و یا کمد پنهان میکنند؛ جورابها، کفشها، لباسهای زیر، مربا،
کره، سوئیچ خودرو و کیف پول همه سر جایشان هستند. فقط مردان نمیتوانند آنها را
ببینند.
زن با زاویه دید گسترده، محتویات درون یخچال و یا کمد را بدون چرخش سر
میبینند، در حالی که مردان سرشان را از چپ به راست و از بالا به پایین میچرخانند
تا شیئ ناپدید شده را بیابند.
این تفاوت در قدرت دید زن و مرد، تأثیرات مهمی بر
زندگی ما داشته است؛ برای نمونه، آمار شرکتهای بیمه، ثابت میکند هنگامی که تصادفی
رخ داده باشد، زنان کمتر ریسک میکنند که از سمت چپ و راست خودروی حادثه دیده
بگذرند. زاویه دید گسترده آنها این امکان را میدهد که خودروهایی را که از طرفین به
سمت آنان میآیند، ببینند. آنان هنگام پارک کردن برای آن که از عقب و جلو به چیزی
نزنند، نا توانند. به علت این که در زنان توانایی تجسم فضایی کمتر است.
یک زن
وقتی بداند همسرش در دیدن چیزهایی که درست جلوی چشمش هستند، مشکل دارد، کمتر عصبانی
میشود. وقتی زنی به همسرش میگوید: همون جا توی کمد است، مرد باید حرف او را باور
کند و به جست و جو ادامه دهد.
توانایی دروغ سنجی زنان
تحقیقات نشان میدهد
که هنگام ارتباط رو در رو، سیگنالهای غیر کلامی ٦٠ تا ٨٠ درصد از تأثیر پیامهای
ارسالی را دربردارند، در حالی که سیگنالهای صوتی سهمی حدود ٢٠ تا ٣٠ درصد دارند و
٧ تا ١٠ درصد باقی مانده به موضوع مطرح شده بستگی دارد.
سنسورهای پیشرفته یک زن، این اطلاعات را دریافت کرده و تجزیه و
تحلیل میکند. زنان به خاطر توانایی مغزشان در انتقال سریع اطلاعات بین دو نیمکره
مغز امتیاز بارزی در برابر مردان دارند تا سیگنالهای تصویری، حرکات بدن و دیگر
سیگنالها را در کنار هم بچیند و در پایان، رمز را کشف کنند. به همین دلیل، کمتر
مردی موفق میشود رو در روی یک زن دروغ بگوید.
اگر مردی بخواهد به زنی دروغ
بگوید، بهتر است از پشت تلفن، توسط نامه، در تاریکی مطلق و یا از زیر پتو این کار
را انجام دهد.
تفاوتهای مغزی زن و مرد
بیشتر مردان
نمیتوانند احساسات خود را نشان دهند. مغز مردان ساده، اما مغز زنان پیچیده است.
بخش چپ مغز مردها، هنگام صحبت کردن فعال میشود. اغلب برای خانمها این پرسش پیش
میآید که چرا مردان اینقدر روی خاموش کردن تلویزیون هنگام زنگ زدن تلفن اصرار
دارند؟
زنها با تعجب از خود میپرسند: چرا مردها وقتی مشغول خواندن روزنامه یا
دیدن تلویزیون هستند، نمیتوانند سخنان همسر خود را بشنوند؟
تقریبا همه زنان دنیا از نشنیدنهای شوهرشان در رنج و عذابند. دلیل
چنین ضعفی این است که مغز یک مرد برای انجام یک کار در یک زمان شکل گرفته، زیرا
فیبرهای ارتباطی کمتری بین دو نیمکره مغزی او هست. اگر از مردی در حال مطالعه یک
اسکن مغزی بگیرید، خواهید دید او در این هنگام کاملا کر شده است!
اما مغز زن
برای کارهای متفاوت در آن واحد شکل گرفته است و میتواند از هر دو نیمکره مغز خود
بهره ببرد. زن میتواند چند کار متفاوت را در یک زمان انجام دهد. مغز همیشه فعال زن
هرگز بیکار نمیماند. او میتواند در یک زمان با تلفن حرف بزند، غذا بپزد و
تلویزیون ببیند. او میتواند در حال رانندگی آرایش کند، به رادیو گوش دهد و با تلفن
همراهش حرف بزند؛ اما اگر مردی در حال درست کردن غذا باشد و شما با او صحبت کنید،
ممکن است به دلیل از دست دادن تمرکزش بر نحوه درست کردن غذا عصبانی شود.
تحقیقات جدید نشان داد که عملکرد مغز زنان نسبت به مردان تفاوتهای
اساسی دارد.
مغز زن به طور نامحسوسی کوچکتر از مغز مرد است که این موضوع به هیچ وجه
تأثیری بر توانایی و قابلیتهای آنان ندارد.
در سال ١٩٩٧ محقق دانمارکی، "برتن
پکن برگ" از بخش عصبشناسی بیمارستان دولتی کوپنهاگ ثابت کرد که مغز یک مرد به طور
متوسط، چهار میلیارد سلول بیشتر از مغز زن دارد. با این حال زنان عموما در پاسخ به
پرسشها ٣ درصد بهتر از مردان عمل میکنند.
در مغز بیشتر مردان، بخشی برای
جهتیابی وجود دارد. به همین دلیل، در جهتیابی مشکلی ندارند. در بخشهای گوناگونی
از مغز زنان مرکز کلامی وجود دارد. مهارت کلامی آنان عالی است. به ندرت برای پیدا
کردن کلمه دستپاچه میشوند.
در سال ١٩٩٥ گروهی از دانشمندان به سرپرستی دکتر
"بنت" و دکتر "سالی شای ویتس" در دانشگاه یل، آزمایشهایی را روی مردان و زنان
انجام دادند تا دریابند در کدام نقطه مغز قافیه ساخته میشود.
با کمک "ام ـ آر
ـ ای" این موضوع مورد تأیید قرار گرفت که در مردان نیمکره چپ مغز برای زبان فعالیت
میکند. در حالی که در زنان هر دو نیمکره فعال میشود. نیمکره چپ مغز یک دختر
سریعتر از نیمکره چپ یک پسر رشد میکند؛ یعنی دختران، بهتر و سریع تر از پسران
صحبت میکنند، میخوانند و زبان خارجی فرا میگیرند. به همین دلیل، کلینیکهای
گفتار درمانی مملو از پسر است تا دختر.
در پسران، نیمکره راست مغز سریعتر از
دختران رشد میکند؛ جایی که توانایی درک منطقی و تجسم فضایی وجود دارد. پسران در
ریاضیات، ساختمان سازی و حل مشکلات قویتر از دختران هستند.
سرعت
ارتباط بین دو نیمکره
نیمکره چپ و راست مغز با رشتههای عصبی به نام جسم پینهای به هم
متصلند. این رشته امکان ارتباط و تبادل اطلاعات را ایجاد میکند.
راجر کروسکی،
عصب شناس دانشگاه کالیفرنیا تأیید کرد که جسم پینهای در مغز زنان نسبت به مردان
ضخیمتر است. به همین دلیل، ارتباط بین دو نیمکره در زنان ٣٠ درصد بیشتر از مردان
برقرار میشود. همچنین در زنان و مردانی که به فعالیت مشابهی مشغولند، بخشهای
متفاوتی از مغز فعال میشوند.
تحلیل حرکات بدن
از جمله مواردی که آلن به پوتین یاد داد، تأثیر حرکات بدن بود. مثلا
طرز نشستن، طرز قرار گرفتن سر و حرکات دیگر اعضای بدن، به ویژه در رفتار
سیاستمداران هر حالتی از بدن میتواند، نمایشگر بیانی خاص باشد که در خانمها و
آقایان متفاوت است؛ مثلا گره کردن دستها در حالت رو به پایین، حالتی از راحتی و
ریلکس بودن را نشان میدهد. یا هنگامی که سرتان را در موقع صحبت کردن به آرامی تکان
میدهید، این حرکت به معنای در کنترل داشتن آن شخص و محیط توسط شماست.
یک
کارشناس فروش هنگامی که در حال فروش جنسی است، اگر مشتری یک قدم به عقب بردارد، به
معنی عدم تمایل و انصراف از خرید است. به علت این که یا به خوبی توجیه نشده یا
رفتار قابل قبولی از فروشنده ندیده است؛ اما اگر مشتری یک قدم جلو گذاشته یا سرش را
به آرامی تکان دهد، احتمالا به این معنی است که توضیحات فروشنده او را قانع کرده
است.
صحبت کردن مهارت اصلی خانمهاست؛ خانمها در یک زمان، همه با هم صحبت
میکنند و در همان موقع، هم به سخنان یکدیگر گوش میکنند؛ اما این توانایی برای
مردان امکان پذیر نیست. مغز زنان مانند پدال زدن دوچرخه با صحبت کردن انرژی
میگیرد.
اگر خانمها بخواهند با یک مرد صحبت کنند، باید به این نکته توجه کنند
که تنها یک مطلب را در یک زمان مطرح کنند؛ یک موضوع را بگویند و قطع کنند. اگر
متوجه شدند او مطلبشان را درک کرده است، آنگاه مطلب دیگری را مطرح کنند. این بدان
جهت است که مغز مردان در یک زمان تنها میتواند بر یک موضوع تمرکز کند.
مواردی
را که آلن پیز در این سمینار (که به زبان انگلیسی بود) مطرح کرد، اصول مهمی در
روابط زناشویی قلمداد میشوند.
یکی از شکایتهای خانمهایی که به مراکز مشاوره
میروند، بیتوجهی شوهران آنها به سخنانشان است.